از لحظه دیدار تا لحظه گریستن از سر شوق، تا لحظه پر گشودن در آسمان رهایی، تا لحظه به خود آمدن و از خود رستن، یک گام بیشتر نمانده،

 اگر باور نداری، کافی است برخیزی و یک گام پیش بگذاری و ببینی، دنیا چگونه دنیایی است و این وعده الهی چگونه شکل می‌گیرد.

برخیز و به شکی که اهریمن در دل‌مان انداخته، پشت کن و مگذار بیش از این در دو دلی باشی و بیش از این، معطل بگذاری و بیش از این معطل بمانی.

برخیز که می‌توان با یک قدم، یک قدم کوچک، یک قدم، با امید برداشتن به جهانی امن و ایمن، به سرایی سرشار از نور و روشنایی به خدا رسید، خدایی که نگران ماست.

برخیز و به این نگرانی پایان بدهیم و نگذاریم ثبت شود در کارنامه‌مان، نگرانی‌های رنگ به رنگ، که اگر ثبت شود، دیگر نمی‌توان ثابت کرد که این‌ها نگرانی نبود، که این‌ها دو دلی نبود، که این‌ها هراس از نرسیدن نبود، که این‌ها نشانه دلهره‌ها و دل واپسی‌های شیطانی نبود.

برخیز، وقتی یک قدم تا مقصد مانده و با یک قدم می‌توان گلستان در دنیا ساخت و دنیا را گلستان کرد و در گلستان زیست.

برخیز که نه من، که نه ما، که جهانی به این باور رسیده که روز موعود نزدیک است و باید برای این روز، آستین همت بالا زد و پیش رفت و از موانع عبور کرد و به فردا اندیشید.

برخیز که جهان خواهان دگرگونی است و دیگر نمی‌خواهد در بر این پاشنه بچرخد و ستم‌کار به ستم‌ورزی ادامه دهد و ستم‌دیده، ریسمانی برای رهایی از دست ستم‌کار بیابد.

برخیز که دل‌ها را باید آب و جارو کرد و منزل جان را آماده ساخت و دلبر را مهمان کرد و میزبان نمونه‌ای باشیم.

برخیز که وقت تنگ است و فردا در راه است و ما نیازمند آمدن اوییم.